یهو وسط این همه بدبختی یهو یه چیزی یادم افتاد اعصابم خراب شد. یادم افتاد که امتحان تئوری اطفال گذاشتم یکی از اینترنا که یه بار افتاده بود و خیلی خواهش و التماس میکرد جوابا رو از رو دستم بزنه و پاس بشه. از اون به بعد تو بیمارستان یه جوری خودشو میگرفت و رد میشد و اصلا سرشو بالا نمیکرد انگاری من از رو دست اون تقلب کردم.
خواستم بگم که سلام پفیوز، مطمئن شدم همهی سال بالاییا و پایینیا بدونن چطوری اطفالو پاس کردی.
10| شاخه ی عشق الهی...برچسب : نویسنده : daylight بازدید : 85