10| شاخه ی عشق الهی

ساخت وبلاگ

امکانات وب

شد شد، نشد مهاجرت میکنم آلاسکا. هیچ آدمی رو به چشم نمیبینم، نصف سال رو هم مثل خرس میخوابم. خدایی واسه اونجا رفتن دیگه نباید آزمون بگیرن. 10| شاخه ی عشق الهی...
ما را در سایت 10| شاخه ی عشق الهی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : daylight بازدید : 11 تاريخ : يکشنبه 2 ارديبهشت 1403 ساعت: 11:47

بعد از بدنسازی گویا مافیا بازی کردن هم باعث زائل شدن عقل میشه. شب کشیکم یکی ساعت ۵ صبح سر یه نفر پشت تلفن داد میزد که چرا تارگت زدن بهش که مافیاست.

10| شاخه ی عشق الهی...
ما را در سایت 10| شاخه ی عشق الهی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : daylight بازدید : 9 تاريخ : يکشنبه 2 ارديبهشت 1403 ساعت: 11:47

حالا ما یه بار زندگیمون سر روال افتاد و خواستیم یکم مثل آدمیزاد زندگی کنیم. خدایا باهامون خصومت شخصی داری؟ آدم یه سیب خورده، من که تو باغت تف نکردم به من چه؟

10| شاخه ی عشق الهی...
ما را در سایت 10| شاخه ی عشق الهی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : daylight بازدید : 9 تاريخ : يکشنبه 2 ارديبهشت 1403 ساعت: 11:47

بیاید غم کوچیک امروزمون رو به یه کار کوچولو تبدیل کنیم. همون کاری که مدتهاست با بهانه‌های مختلف انجامش نمیدیم.

اینقدر بهونه‌ی ابزار و وسایل رو نیاریم و امروز انجامش بدیم. Aaight؟

10| شاخه ی عشق الهی...
ما را در سایت 10| شاخه ی عشق الهی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : daylight بازدید : 42 تاريخ : دوشنبه 7 اسفند 1402 ساعت: 2:40

با حاجی رفتیم تعمیرگاه که روغن ماشین رو عوض کنیم و چرخاشو هم جابجا کنیم. تعمیرکاره نشسته بود ما رو نگاه میکرد، ما داشتیم کارا رو انجام میدادیم.

یاد اون توییته افتادم که گفته بود واسه تمیزکردن خونه کارگر گرفتیم، برگشتم خونه دیدم خانمه نشسته داره چایی و شیرینی میخوره و مامانم داره خونه رو جارو میزنه. 10| شاخه ی عشق الهی...

ما را در سایت 10| شاخه ی عشق الهی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : daylight بازدید : 31 تاريخ : دوشنبه 7 اسفند 1402 ساعت: 2:40

کاش میفهمیدم اینا که رو ماشینشون فلاشر led میندازن و همش پشت سر هم چراغ میزنن و میخوان سبقت بگیرن، دارن کجا میرن.

کاش اگه چیز مهمی هست ما رو هم در جریان بذارن.

10| شاخه ی عشق الهی...
ما را در سایت 10| شاخه ی عشق الهی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : daylight بازدید : 31 تاريخ : دوشنبه 7 اسفند 1402 ساعت: 2:40

یه خانواده‌ی عراقی تصادف کرده بودن و آورده بودنشون اورژانس. هرچی تلاش کردیم نه فارسی بلد بودن و نه انگلیسی و نمیشد باهاشون ارتباط گرفت. کلی تو اورژانس گشتیم تا آخرش یه آقایی که همراه بیمار بود اومد و گفت من عربی بلدم. با یه اعتماد به نفسی رو کرد به آقای مسن عرب زبان و شروع کرد به فارسی دست و پا شکسته حرف زدن که مثلا حاجی، دست دست، الم؟ 10| شاخه ی عشق الهی...ادامه مطلب
ما را در سایت 10| شاخه ی عشق الهی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : daylight بازدید : 41 تاريخ : يکشنبه 8 بهمن 1402 ساعت: 17:20

تنها نکته‌ی مثبتی که این بیمارستان داره، پاویون طبقه‌ی هشته که به همه‌جای شهر دید داره. 10| شاخه ی عشق الهی...
ما را در سایت 10| شاخه ی عشق الهی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : daylight بازدید : 34 تاريخ : يکشنبه 8 بهمن 1402 ساعت: 17:20

بخش قلب داره تموم میشه و من واقعا نمیخوام از این بخش برم. زیباترین تجربیاتم رو توی این بخش داشتم و بهترین کشیک‌هایی که میشد رو اینجا رفتم. عاشق لحظه به لحظه و قسمت به قسمت این بخش شدم. پاراکلینیک‌ها و بیماراش همه عالی بودن. کاردیولوژی واقعا زیبایی محضه. خصوصا استادمون که خیلی جوون بود و هرچی که میتونست رو یادمون میداد و ارتباط خوبی باهامون گرفت.

10| شاخه ی عشق الهی...
ما را در سایت 10| شاخه ی عشق الهی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : daylight بازدید : 27 تاريخ : چهارشنبه 6 دی 1402 ساعت: 16:34

دیروز زیباترین روز زندگیم بود. من دوست دارم فقط دیروز رو زندگی کنم. اگر تا ابد میتونستم دیروز رو زندگی کنم حتی یه لحظه هم ازش خسته نمیشدم. کاش هرروز، دیروز بود، کاش زندکی به اندازه‌ی دیروز معنی داشت و غنی بود. دیروز عزیزم. دوستای قشنگم.❤️❤️❤️

10| شاخه ی عشق الهی...
ما را در سایت 10| شاخه ی عشق الهی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : daylight بازدید : 43 تاريخ : شنبه 25 آذر 1402 ساعت: 20:45